عشق يعنی ذهن زيبا آفرين
آسمانی کردن روی زمين
عشق يعنی شور هستی در کلام
عشق يعنی شعر مستی
عشق يعنی مهر بی چون وچرا
عشق يعنی کوشش بی ادعا
عشق يعنی مهر بی اما ، اگر
عشق یعنی لاف چون ميزنی مردانه باش
در مسير عاشقی افسانه باش
عشق یعنی گرنداری دین خود آزاده باش
هر چه بالا ميروی افتاده باش
عشق یعنی در پناه دين ، دغل بازی مکن
چون به خلوت ميروی کاری مکن
عشق یعنی هر چه نا ممکن بود ممکن شود
هر کجا عشق آيد و ساکن شود
عشق یعنی هر کار خوبی ماندنيست
رد پای عشق در او ديدنيست
عشق یعنی شعر خوب اندر جهان
سر عشق است و سرود عاشقان
عشق یعنی ناتوان عشق باش
پهلوانا ، پهلوان عشق باش
عشق یعنی دل به دست آورده باش
در دل آزرده منزل کرده باش
عشق یعنی که خودت را خاک کن
سينه ات را در حضورش چاک کن
عشق یعنی خويش را گم کن عزيز
قوتت را قوت مردم کن عزيز
عشق یعنی در تنور عاشقی سردی مکن
در مقام عشق نامردی مکن
نظرات شما عزیزان: